Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «عصر ایران»
2024-05-05@04:55:15 GMT

حکومت صفویه چگونه شکل گرفت؟

تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۳۷۶۸۵

   عصر ایران؛ احمد فرتاش - در سال 1501 میلادی (907 هجری قمری) اسماعیل صفوی در تبریز، در سن چهارده سالگی، به عنوان اولین پادشاه سلسلۀ صفویه تاج بر سر نهاد و تشیع دوازده‌امامی را مذهب رسمی ایران اعلام کرد و با این تصمیم، تاریخ ایران را در مسیر تازه‌ای قرار داد.

   شاه اسماعیل صفوی در واقع مؤسس نخستین "دولت ایرانی" پس از حملۀ اعراب مسلمان به ایران بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تا پیش از آن، ایران بیش از 600 سال بخشی از "دولت اسلامی" به شمار می‌رفت؛ دولتی که در قالب نظام "خلافت" شکل گرفته بود و از زمان حملۀ مسلمین به ایران در زمان خلافت عمر بن خطاب تا زمان فروپاشی امپراتوری عباسیان در سال 656 هجری قمری، بر ایران سیطره داشت.

شاه اسماعیل

  از زمان فروپاشی خلافت عباسیان تا تأسیس دولت صفویان نیز ایران عمدتا بخشی از "دولت مغولان" محسوب می‌شد که در واقع یک امپراتوری وسیع بود.

  از زمان فروپاشی ساسانیان تا روی کار آمدن صفویان، حکومت‌هایی ایرانی نیز در محدوده‌ای که روزگاری جزو قلمرو ساسانیان بود، شکل گرفته بودند ولی هیچ کدام نتوانسته بودند ایران را یکپارچه کرده و از دایرۀ حاکمیت "خلافت اسلامی" خارج سازند.

  تاج‌گذاری شاه اسماعیل در تبریز محصول دو قرن تدارک ایدئولوژیک خاندان صفویه برای کسب قدرت در ایران بود.

   نیای صفویان، شیخ صفی‌الدین، تقریبا در سال 700 هجری قمری به جایگاه مذهبی رفیعی دست یافت و همین سرآغاز دو قرن تدارک ایدئولوژیک خاندان صفوی برای کسب قدرت سیاسی و یکپارچه‌کردن ایران به عنوان یک دولت-ملت بود.

   اولین فرد خاندان صفوی که نامش و اقداماتش در تاریخ ثبت شده، زمین‌دار ثروتمندی در ناحیۀ اردبیل بود به نام فیروزشاه زرین‌کلاه، که در قرن پنجم (هجری قمری) می‌زیست.

   دربارۀ منشأ خاندان صفوی چند نظر بین مورخان وجود دارد. برخی گفته‌اند فیروزشاه از یمن به آذربایجان مهاجرت کرده و بنابراین صفویان منشأ عربی داشتند. برخی هم گفته‌اند صفویان ترک بودند.

   ولی احمد کسروی به این نتیجه رسیده بود که صفویان ساکنین بومی ایران و از تبار آریایی بودند ولی به آذری که نوعی از زبان ترکی و زبان بومی آذربایجان است، تکلم می‌کردند. کسروی فقط نمی‌دانست که صفویان برای مدتی طولانی در آذربایجان ساکن بودند یا از کردستان به آذربایجان مهاجرت کردند.

احمد کسروی

   راجر سیوری مورخ مشهور و نویسندۀ کتاب "ایران عصر صفوی" نیز در یکی از مقالاتش نظر کسروی را تایید می‌کند.

   پس از کسروی، این رأی مطرح شد که اجداد صفویه احتمالا هنگام فتح اردبیل و مغان و داربوم به دست امیر روادی کُرد در سال 415 ه.ق، همراه وی بودند و از آن پس مقیم اردبیل شدند.

   به هر حال، فیروزشاه نزدیک بین گیلان و اردیبل رحل اقامت افکنده بود تا احشام پرشمارش از چراگاه‌های مرغوب آن منطقه بهره‌مند شوند. او انسانی ثروتمند و جوانمرد و خوشخو و شایسته و بسیار متشرع بود و چنانکه می‌گفتند سیّد هم بود. لاجرم مریدان بسیاری در میان مردم پیدا کرد.

   شیخ صفی‌الدین نوۀ نوۀ نوۀ فیروزشاه بود. شاه اسماعیل هم نوۀ نوۀ نوۀ شیخ صفی‌الدین بود. ثروت فیروزشاه مبنای تمکن مالی خاندان صفویه بود. موقعیت مذهبی-عرفانی و "ارادۀ معطوف به قدرت" نزد شیخ صفی‌الدین نیز مبنای تفوق سیاسی خاندان صفوی شد.

   شیخ صفی‌الدین در 650 ه.ق به دنیا آمد. او در بیست‌سالگی در پی مرشدی در میان زهاد اردبیل بود ولی مراد خویش را نیافت و به توصیۀ شیخی، راهی شیراز شد تا مرید فردی به نجیب‌الدین شود ولی نجیب‌الدین پیش از رسیدن او به شیراز، مرده بود. شیخ‌صفی مدتی در شیراز ماند و دراویش این شهر به او گفتند فقط شیخ زاهد گیلانی می‌تواند رویاهایت را تعبیر کند.

آرامگاه شیخ صفی‌الدین در اردبیل

   او نیز راهی گیلان شد و سرانجام در سن 25 سالگی، شیخ‌زاهد را در دهکده‌ای در ساحل دریای خزر یافت. ‌صفی‌الدین تا 50 سالگی مرید شیخ‌زاهد بود و با دختر شیخ‌ نیز ازدواج کرد بود در ساحل دریای خزر.

   شیخ‌زاهد در سال 700 ه.ق درگذشت و صفی‌الدین را به عنوان جانشین خودش، یعنی رهبر طریقت زاهدیه، برگزید؛ طریقتی عرفانی، که درونمایه‌های شیعی داشت و از آن پس طریقت صفویه نامیده شد.

   شیخ‌‌صفی‌الدین در سال 735 ه.ق درگذشت و برخلاف شیخ‌زاهد، پسرش را جانشین خودش کرد. مورخان این تصمیم را نشانۀ آینده‌نگری و تمایل شیخ برای تصاحب قدرت سیاسی از سوی خاندانش می‌دانند؛ بویژه که در زمان او قدرت اجتماعی خاندان صفوی افزایش چشمگیری یافت. دلیل این تحول، رشد روزافزون مریدان شیخ‌صفی‌الدین و دسترسی خاندان صفوی به املاک و موقوفات فراوان در 35 سال آخر عمر شیخ بود.

   پسر شیخ‌صفی‌الدین، شیخ‌صدرالدین، 58 سال ریاست خاندان و طریقت صفویه را بر عهده داشت. از 735 تا 793 هجری قمری. او بر مزار پدرش، بنای زیارتگاه خاندان صفوی را طی ده سال ساخت و کوشش‌های پدرش را برای گسترش تبلیغات مذهبی صفویه دنبال کرد و بسیاری از امرای ایلخانی و اشراف مغول را جذب زیارتگاه و طریقت شیخ‌صفی‌الدین کرد.

  در ابتدای رسیدن شیخ‌صدرالدین به مقام رهبری طریقت صفویه، امپراتوری ایلخانی در ایران فروپاشید و در غیاب دولت مرکزی نیرومند، باندهای قدرت مغولان از در رقابت با یکدیگر درآمدند و اتحادیۀ قبایل ترکمن، به نام قره‌قویونلو (سیاه‌گوسپندان) توانست کنترل ناحیۀ تبریز را از دست مغولان بیرون آرد. این واقعه به سال 792 ه.ق بود.

  یک سال بعد شیخ‌صدرالدین درگذشت و پسرش خواجه‌علی رهبر طریقت و خاندان صفویه شد. خواجه‌علی تا سال 830 ه.ق زندگی کرد و در دوران رهبری‌اش، تعالیم نیمه‌مخفیِ طریقت صفویه آشکارا ماهیت شیعی گرفت. او پس از سفر حج، در بیت‌المقدس درگذشت و همان‌جا دفن شد و پسرش ابراهیم به جایش نشست.

   ابراهیم هم به نوبۀ خود بر خیل مریدان صفویه بویژه در منطقۀ آناتولی افزود و در 851 درگذشت. پس از او پسرش جنید به رهبری خاندان صفویه رسید و با اعلام جهاد علیه کفار، علائم آشکاری از تمایل به کسب قدرت دنیوی نشان داد. این روحیۀ سلحشوری و جنگجویی را وارد طریقت صفویه کرد.

   این کار او موجب ناراحتی حکمران غرب ایران، جهانشاهِ قره‌قویونلو شد. او به جنید دستور داد اردبیل را ترک کند و از حوزۀ حکمرانی‌اش خارج شود. حوزۀ حکمرانی قره‌قویونلوها از آذربایجان و مرزهای گرجستان تا خلیج فارس بود.

قلمرو امپراتوری قره‌قویونلوها در اوج قدرت

   جنید همراه با عده‌ای از مریدانش، چند سالی را این‌جا و آن‌جا سپری کرد و سرانجام به اوزون حسن، حکمران آق‌قویونلو، پناه برد و با او ائتلاف کرد. امپراتوری آق‌قویونلو از شعب علیایی فرات تا کویر نمک بزرگ و از کرمان تا ماورای قفقاز (قفقاز جنوبی) و میان‌رودان و خلیج فارس کشیده شده بود.

   آق‌قویونلوها سنی بودند و قره‌قویونلوها شیعه. بنابراین ائتلاف جنید با آق‌قویونلوها، اقدامی کاملا سیاسی بود و معطوف به غلبۀ صفویان بر یک رقیب شیعی، که بخش قابل توجهی از ایران را نیز در اختیار داشت. جنید با خواهر اوزون حسن نیز ازدواج کرد تا اتحادشان مستحکم‌تر شود.

با این حال بخت با جنید یار نبود زیرا او در سال 860 ه.ق در جنگ با حاکم شیروان کشته شد. پس از او پسرش حیدر رهبر صفویان شد.

   اوزون حسن مقتدرترین فرمانروای سلسلۀ آق‌قویونلو بود که سرانجام ده سال قبل از مرگش (872 ه.ق) موفق شد جهانشاه قره‌قویونلو را در جنگ شکست دهد و با کشتن او، سلسلۀ قره‌قویونلوها را نابود کند.

   حیدر ائتلاف با آق‌قویونلوها را ادامه داد و بر قدرت نظامی صفویان افزود ولی او نیز مثل پدرش در جنگی نه چندان مهم کشته شد. به سال 894 هجری قمری. سیزده سال قبل از آغاز پادشاهی شاه‌‌اسماعیل.

   اوزون حسن در سال 882 ه.ق درگذشت و پسرش علاقه‌ای به ادامۀ اتحاد با حیدر نداشت. به همین دلیل آق‌قویونلوها در 894 ه.ق در جنگ حاکم شیروان با حیدر، به حاکم شیروان کمک کردند و حیدر را کشتند.

   صفویان برای دومین بار رهبرشان را در جنگ از دست دادند ولی مضمحل نشدند چراکه نهضتی نوپا و پویا بودند. علی، فرزند بزرگ شیخ‌حیدر، جانشین او شد و خودش را پادشاه (سلطان) خواند.

قلمرو امپراتوری آق‌قویونلوها در اوج قدرت

  در 896 ه.ق فرزند اوزون حسن (یعقوب) درگذشت و روند تجزیۀ امپراتوری آق‌قویونلو از طریق جنگ داخلی آغاز شد. سلطان‌علی، رهبر صفویان، به یکی از آق‌قویونلوها (رستم) کمک کرد برای غلبه بر رقبایش. رستم پس از تفوق بر رقیبان، از قدرت هواداران صفویه ترسید و تصمیم گرفت علی را بکشد. به سال 899 هجری قمری.

   علی به سوی اردبیل گریخت و رستم نیز از پی‌اش. در راه اردبیل، سلطان‌علی احساس کرد که مرگش نزدیک شد و برادرش اسماعیل را به عنوان جانشین و رئیس طریقت صفویه تعیین کرد.

   علی و اسماعیل با هفت تن از فداییان صفویه می‌گریختند. این گروه کوچک، نقشی بسیار مهم در به قدرت رسیدن صفویه داشتند و آن‌ها را "اهل اختصاص" می‌نامیدند. در واقع این هفت نفر جزو خصیصینِ مرشد کامل (یعنی رهبر صریقت صفویه) بودند.

  نزدیک اردبیل، فرستادگان رستمِ آق‌قویونلو به علی و اسماعیل و همراهانشان رسیدند. علی کشته شد ولی اسماعیل توانست بگریزد. اسماعیل شش هفته در اردبیل مخفی بود و از این مخفی‌گاه به آن مخفی‌گاه می‌رفت و نهایتا مخفیانه به گیلان گریخت.

  اهل اختصاص در جان به در بردن او نقشی اساسی داشتند و اگر اسماعیل کشته می‌شد، جانشینی در خاندان صفویه برایش نبود. اسماعیل در آن زمان هفت‌ساله بود.

   در اواخر سال 902 ه.ق، رستم کشته شد و شرش از سر اسماعیلِ ده‌ساله کم شد. اسماعیل پنج سال در مخفی‌گاهش در لاهیجان باقی ماند و در دوازده سالگی علیه تتمۀ آق‌قویونلوها قیام کرد و پس از شکست آن‌ها، در چهارده سالگی در تبریز تاجِ شاهی بر سر نهاد.

شاه اسماعیلِ جوان

   بدیهی است که اگر اهل اختصاص نبودند، اسماعیل نه زنده می‌ماند، نه می‌توانست در سن دوازده‌سالگی وارد جنگ با آق‌قویونلوها شود و آن‌ها را شکست دهد.

   مینورسکی، مورخ عصر صفویه، گفته است که "اهل اختصاص" بسیار شبیه "گروه کوچکی" بود که لنین با کمک آن، نهضت بلشویکی را قبل از انقلاب 1917 اداره می‌کرد و از سال 1919 "دفتر سیاسی" (پولیت بورو) نامیده شد.

   اهل اختصاص در محرم 905 ه.ق به این نتیجه رسیدند که زمان مناسب برای تلاش نهایی در راه دستیابی به قدرت فرا رسیده است. سه رهبر قبلی صفویه، علی و حیدر و جنید، در جنگ کشته شده بودند و اسماعیل دوازده‌ساله هم جانشینی نداشت.

   کار کیا میرزا، حاکم لاهیجان، که پنج سال به اسماعیل پناه داده بود، کوشید او را منصرف کند ولی اسماعیل از لاهیجان به سمت اردبیل حرکت کرد. در راه دست کم 8500 نفر سلحشور نیز از قبایل گوناگون به او پیوستند.

   در این زمان دو شاهزادۀ آق‌قویونلو (الوند و مراد) که از نزاع‌های داخلی آق‌قویونلوها جان سالم به در برده بودند، امپراتوری آق‌قویونلو را با مسالمت بین یکدیگر تقسیم کردند. آذربایجان و آران و مغان و دیاربکر (یعنی شمال و غرب) به الوند رسیده بود و مراد هم عراق عجم و کرمان و فارس (یعنی مرکز و جنوب) را برای خودش برداشته بود!

   اسماعیل پس از شکست شیروان‌شاه و ستاندن انتقام مرگ پدر و پدربزرگش (حیدر و جنید) از حاکم شیروان، باکو را هم تسخیر کرد و در نخجوان با 7 هزار سربازش به جنگ سپاه 30 هزار نفری الوند رفت و او را شکست داد و کنترل آذربایجان را به دست گرفت و در تابستان 1501 میلادی/ 907 هجری قمری در تبریز تاجگذاری کرد و دوران حکومت 235 سالۀ صفویان آغاز شد.

منبع: عصر ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۳۷۶۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بایرن مونیخ به این دو دلیل سراغ زین الدین زیدان نمی‌رود

باواریایی‌ها فعلاً با اسطوره فوتبال فرانسه قصد مذاکره و برقراری ارتباط مستقیم ندارند، اما دلیل چیست؟

طرفداری | بایرن مونیخ به دو دلیل با زین الدین زیدان وارد مذاکره نمی‌شود.

به گزارش بیلد، ساعاتی پیش خبر رسید که رالف رانگنیک از هدایت بایرن مونیخ منصرف شده و قرار نیست جانشین توماس توخل روی نیمکت این تیم شود. رانگنیک به سبب آنچه که فشار کاری بالا عنوان شده، پیشنهاد بایرن مونیخ را رد کرده است. پس از اعلام جدایی توماس توخل، رانگنیک سومین چهره‌ای است که از هدایت بایرن صرف نظر می‌کند. نفر اول این لیست، ژابی آلونسو بود که تصمیم گرفت یک سال دیگر هم در بایر لورکوزن بماند و نفر دوم نیز کسی نبود جز سرمربی سابق مونیخی‌ها: یولیان ناگلزمان، کسی که تصمیم گرفت قراردادش با تیم ملی آلمان را تا پایان جام جهانی ۲۰۲۶ تمدید کند.

در راستای منتفی شدن حضور سه سرمربی مورد علاقه بایرن مونیخ، نشریه بیلد نگاهی به وضعیت دیگر گزینه‌هایی انداخته که در ماه‌های اخیر به اف‌سی بایرن مرتبط شده‌ و زمزمه‌هایی مبنی بر نشستن آن‌ها روی نیمکت باواریایی‌ها به گوش رسیده‌است. یکی از نام‌هایی که حوالی آلیانتس آرنا ردوبدل شده، زین الدین زیدان، اسطوره فوتبال فرانسه و سرمربی سابق رئال مادرید است، اما در حال حاضر بایرن به دو دلیل سراغ این مرد محبوب دنیای فوتبال نمی‌رود.

چرا بایرن مونیخ با زیدان مذاکره نمی‌کند؟

هنوز هیچ تماسی بین بایرن مونیخ و زین الدین زیدان ردوبدل نشده‌است، چرا که بایرن به توانایی‌های سرمربی فرانسوی در برقراری ارتباط با بازیکنان شک دارد. زیدان زبان آلمانی بلد نیست و به انگلیسی هم تسلط کافی ندارد. از طرفی، زیدان به عنوان سرمربی صاحب سبک و ایده‌پرداز و رهبری که از نظر تاکتیکی باعث پیشرفت و تحول تیم شود، شناخته نمی‌شود. این دو دلیل باعث شده فعلاً بایرن مونیخ قصدی برای مذاکره با سرمربی سابق رئال مادرید نداشته باشد.

 

همچنین بخوانید:

ادعای داغ در آلمان؛ ژوزه مورینیو آماده پذیرش پیشنهاد بایرن مونیخ!

 

از دست ندهید ????????????????????????

جای خسرو حیدری بودم پیشنهاد منچسترسیتی را قبول می‌کردم! مرد هزار چهره؛ یورگن کلوپ مشاور مالی شد (فیلم) خوشحالی باورنکردنی جیمی کرگر در دیوار زرد! (فیلم) لیونل مسی در شکل‌وشمایلی که هرگز ندیده‌اید! (عکس)

دیگر خبرها

  • سید جمال‌الدین اسدآبادی مبارز و قهرمان ملی در برابر استعمار، اما ناشناخته برای نسل جوان
  • ضرغامی: امروز برخی آمران جز «هل الدین الاالبغض» نمی‌شناسند
  • «سیزیف» به مردم ایران چه می آموزد؟ / ورود ایرانیان به دالان باریک آزادی / مهمترین پروژه توسعه ایران توانمندسازی جامعه
  • «پدیده کنکور ۱۴۰۲» و پدرش جان باختند
  • کنایه تند ضرغامی به برخورد آمران حجاب
  • رئیس انجمن جامعه شناسی ایران: پروژه یکدست‌سازی همه جا شکست خورده است/ هر روز شکاف‌های عمیق‌تری بین ایدئولوژی حاکمیت با مردم می‌بینیم/ گروه‌های مختلف مردم به همدیگر احترام می‌گذارند
  • واکنش میرجلال‌ الدین کزازی به فیلم «مست عشق»
  • کسب برنز تور جهانی امارات توسط دختر دونده ایران
  • کسب برنز تور جهانی امارات توسط دختر دونده ایران 
  • بایرن مونیخ به این دو دلیل سراغ زین الدین زیدان نمی‌رود